یکی از روزها، پادشاه سه
وزیرش را فراخواند و از آنها
درخواست کرد کار عجیبی
انجام دهند :از هر وزیر
خواست تا کیسه ای برداشته
و به باغ قصر برود و اینکه این
کیسه ها را برای پادشاه با
میوه ها و محصولات تازه
پر کنند.همچنین از آنها
خواست که در این کار از
هیچ کس کمکی نگیرند و
آن را به شخص دیگری
واگذار نکنند…وزراء از دستور
شاه تعجب کرده و
هر کدام کیسه ای برداشته
و به سوی باغ به راه افتادند !...
وزیر اول که به دنبال راضی کردن
شاه بود بهترین میوه ها و با
کیفیت ترین
محصولات را جمع آوری کرده و
پیوسته بهترین را انتخاب
می کرد تا اینکه کیسه اش
پر شد…وزیر دوم با خود
فکر می کرد که شاه این میوه ها
را برای خود نمی خواهد و
احتیاجی به آنها ندارد و درون
کیسه را نیز نگاه نمی کند،
پس با تنبلی و اهمال شروع
به جمع کردن نمود و خوب و بد
را از هم جدا نمی کرد تا اینکه
کیسه را با میوه ها پر نمود…
وزیر سوم که اعتقاد داشت
شاه به محتویات این کیسه
اصلا اهمیتی نمی دهد.
کیسه را با علف و برگ
درخت و خاشاک پر نمود !!!
روز بعد پادشاه دستور داد
که وزیران را به همراه
کیسه هایی که پر کرده اند
بیاورند و وقتی وزیران نزد
شاه آمدند، به سربازانش
دستور داد، سه وزیر را گرفته
و هرکدام را جدا گانه با
کیسه اش به مدت
سه ماه زندانی کنند…!!!
[ جمعه 90/11/14 ] [ 2:30 عصر ] [ sina ]