سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گنجشگک اشی مشی, لب بوم ما مشین بارون میاد خیس میشی, برف میاد گوله میشی میفتی تو حوز نقاشی خیس میشی, گوله میشین میفتی تو حوز نقاشی کی میگیره فراش باشی کی میکشه قصاب باشی کی میپزه آشپزباشی کی میخوره حکیم باشی گنجشگک اشی مشی.. گنجشگک اشی مشی, لب بوم ما مشین بارون میاد خیس میشی, برف میاد گوله میشی میفتی تو حوز نقاشی خیس میشی, گوله میشین میفتی تو حوز نقاشی کی میگیره فراش باشی کی میکشه قصاب باشی کی میپزه آشپزباشی کی میخوره حکیم باشی گنجشگک اشی مشی...

 

گنجشگک اشی مشی, لب بوم ما مشین

 

بارون میاد خیس میشی, برف میاد گوله میشی

 

میفتی تو حوز نقاشی

 

خیس میشی, گوله میشین

 

میفتی تو حوز نقاشی

 

کی میگیره فراش باشی

 

کی میکشه قصاب باشی

 

کی میپزه آشپزباشی

 

کی میخوره حکیم باشی

 

گنجشگک اشی مشی..

 

گنجشگک اشی مشی, لب بوم ما مشین

 

بارون میاد خیس میشی, برف میاد گوله میشی

 

میفتی تو حوز نقاشی

 

خیس میشی, گوله میشین

 

میفتی تو حوز نقاشی

 

کی میگیره فراش باشی

 

کی میکشه قصاب باشی

 

کی میپزه آشپزباشی

 

کی میخوره حکیم باشی

 

گنجشگک اشی مشی...



[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 6:13 عصر ] [ sina ]

نظر

 این روزا تا بارون میـ ـ ـ ـ ـ ـاد    میزنم بیرون از خونه میرم قـ ـ ـ ـ ـ ـ ـدم میزنم    نمی دونم چه مرگمـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـه    شاید دلتنگـ ـ ـ ـ ـ ـ ــم    شاید نگرانـ ـ ـ ـم    شایدم غمگیـ ـ ـ ـ ـ ـنم    یا شایدم تنـهـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ام   نمیدونـ ـ ـ ـ ـ ـم   ولی فکر کنم خیلی داغـ ـ ـ ـ ـ ـ ـونم چون .....    بارون قطع میشه ولی هنوز صورت من خیسـ ـ ـ ـ ـ ـ ـه ....

 

این روزا تا بارون میاد


میزنم بیرون از خونه میرم قدم میزنم


نمی دونم چه مرگمه


شاید دلتنگم


شاید نگرانم


شایدم غمگینم


یا شایدم تنـهام


نمیدونـم 


ولی فکر کنم خیلی داغونم چون ..... 


بارون قطع میشه ولی هنوز صورت من خیسه ....



[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 6:1 عصر ] [ sina ]

نظر

پیری گفت : اگر میخوای جوان بمانی دردهای دلت رو فقط  به کسی بگو که دوسش داری و دوستت داره  خندیدم گفتم پس چرا تو جوان نماندی؟  پیرلبخندی زدو گفت دوستش داشتم   دوستم نداشت
پیری گفت : اگر میخوای جوان بمانی دردهای دلت رو فقط

به کسی بگو که دوسش داری و دوستت داره

خندیدم گفتم پس چرا تو جوان نماندی؟

پیرلبخندی زدو گفت دوستش داشتم 

دوستم نداشت


[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 1:12 عصر ] [ sina ]

نظر

قفس پنجره حنجره ستاره

 

یه پنجره با یه قفس ، یه حنجره بی هم نفس 

 

سهم من از بودن تو ، یه خاطرس همین و بس 

 

توو این مثلث غریب ، ستاره هارو خط زدم

 

دارم به آخر میرسم ، از اون ور شب اومدم 

 

ی شب که مثل مرثیه ، خیمه زده رو باورم 

 

میخوام تو این سکوت تلخ ، صداتو از یاد ببرم 

 

بزار که کوله بارمو ، روو شونه ی شب بزارم

 

باید که از اینجا برم ، فرصت موندن ندارم 

 

داغ ترانه تو نگام ، شوق رسیدن تو تنم 

 

تو حجم سرد این قفس ، منتظر پر زدنم 

 

من از تبار غربتم ، از آرزو های محال 

 

قصه ی ما تموم شده ، با یه علامت سوال 

 

بزار که کوله بارمو ، روو شونه ی شب بزارم 

 

باید که از اینجا برم ، فرصت موندن ندارم 



[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 12:42 عصر ] [ sina ]

نظر

سایه های خیال ثانیه ها اعدام سکوت

 

گوشهایت را بگیر !
 

اینجا سکوت ،
 

گوش تو را کر میکند

 

 اما !
 

چشمهایت را باز کن

 

 تا بتوانی لحظه لحظه ی اعدام ثانیه ها را نظاره کنی

 

 هجوم سایه های خیال،
 

سرابهای بی وقفه ی عشق،

 

 تک بوسه های سرد
 

و فریادهای عقیم جوانی

 

 منظره ای به تو میدهد

 

 که میتوانی احساس مرابه خوبی ترسیم کنی …!




[ یکشنبه 92/6/31 ] [ 12:6 عصر ] [ sina ]

نظر

:: مطالب قدیمی‌تر >>

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
قالب وبلاگ
گالری عکس

آوازک