سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک نجار مسن به کارفرمایش گفت که میخواهد بازنشسته شود تا خانه‏ ای برای خود بسازد و در کنار همسر و نوه ‏هایش دوران پیری را به خوشی سپری کند.  کارفرما از اینکه کارگر خوبش را از دست میداد، ناراحت بود ولی نجار خسته بود و به استراحت نیاز داشت. کارفرما از نجار خواست تا قبل از رفتن خانه‏ ای برایش بسازد و بعد باز نشسته شود.  نجار قبول کرد ولی دیگر دل به کار نمیبست، چون میدانست که کارش آینده‏ ای نخواهد داشت، از چوب های نامرغوب برای ساخت خانه استفاده کرد و کارش را از سر‏سیری انجام داد.  وقتی کارفرما برای دیدن خانه آمد، کلید خانه را به نجار داد و گفت: این خانه هدیه من به شما است، بابت زحماتی که در طول این سالها برایم کشیده‏ اید.  نجار وا رفت؛ او در تمام این مدت در حال ساختن خانه‏ای برای خودش بوده و حالا مجبور بود در خانه ای زندگی کند که اصلا خوب نبود. 



[ چهارشنبه 90/10/21 ] [ 9:44 عصر ] [ sina ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
قالب وبلاگ
گالری عکس

آوازک